به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت، این پژوهشکده با همکاری اندیشکده دفتر برنامه ریزی و نظارت حوزه های علمیه در سال 1397 در یک کار مشترک، موفق به برگزاری سلسله جلسات نشست های راهبردی شدند و با حضور برخی اندیشمندان و فضلای حوزوی ازجمله آقایان حجج اسلام سید محمد طباطبائی، رضا خانجانی، احمد امامی، محمد سعیدی مهر، محمدعلی بهشتی منش، محمود قرائتی، وحید نجفی، محمد وکیلی و مجتبی متقی نژاد به بررسی مسائل راهبردی مختلف حوزه و روحانیت پرداختند. گزیده ای از جلسات مذکور با موضوع جذب و پذیرش حوزه های علمیه، به قلم حجت الاسلام وحید نجفی تدوین و نگارش گردیده و به همت پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت، در قالب کتابی با عنوان «جذب و پذیرش حوزه های علمیه» به چاپ رسیده است که گزارش بخش هایی از این کتاب در ادامه تقدیم می گردد.
مساله جذب و پذیرش طلاب حوزه های علمیه
پذیرش طلبه اولین گام عملیات اجرایی تعلیم و تربیت و از ارکان آن در حوزه های علمیه محسوب می شود. برای سازمان های آموزشی تربیتی، پذیرش دانش پژوه از اهمیت به سزایی برخوردار است و می توان پذیرش را از پرظرفیت ترین بخش حوزه های علمیه برای ایجاد کیفیت و بهرهوری دانست. همچنین از آنجا که موفقیت برنامه های اجراشده در حوزه بر روی طلبه و کیفیت خروجی های حوزه تا حد زیادی وابسته به سطح ورودی و وضعیت ایشان از نظرهای مختلف، است بنابراین دقت در بهبود کیفیت پذیرش یکی از ارکان بهبود کیفیت حوزه و خروجی های آن هست.
با توجه به شرایط زمانی و مکانی، در امر پذیرش و جذب طلاب، تحولاتی در سنتهای ریشهدار حوزوی رخ داده است و با تأسیس شورای عالی و مرکز مدیریت حوزهها، پذیرش به شکل متمرکز و در سطح بسیار گستردهتری انجام میشود، به گونهای که در مقطع چهل ساله پس از انقلاب، تعداد طلاب صد برابر سابق شده است.
بنابراین کمیت و کیفیت داوطلبان ورود به حوزههای علمیه در سالهای اخیر، موجب جلب توجه برنامهریزان حوزه به مسأله پذیرش و مسائل مربوط بدان شد و در نتیجه دغدغه کمیت داوطلبان در کنار جدی شدن موضوع کیفیگزینی برای ورود به حوزههای علمیه، بررسی دقیق این موضوع را در دستور کار اندیشکده حوزه و پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت قرار داد.
طرح ها و اقدامات
اکنون طرح هایی برای ارتقاء علاقه و جلب نظر افراد برای ورود به حوزه علمیه انجام می شود که طرح «راه خورشید» و «طرح متین» از جمله آنها است که مهمترین عناصر موثر آنها در بخش راهبردها و راهکارها ذکر خواهد شد.
راهبردها و راهکارها
طراحی راهبردها و راهکارهای عملیاتی، بخش اصلی مطالعات حاضر را در برمی گیرد و از آنجا که در سیاستهای کلان و شاخصههای جذب و پذیرش، ابهاماتی وجود دارد، باید به طراحی و تدوین راهبردهای لازم برای بخش پذیرش، پرداخت که برخی از موارد پیشنهادی بدین شرح است:
1. عدم تنزل از کیفیت مطلوب
شاید قلت داوطلبین ورود به حوزه های علمیه، سبب گردد نسبت به استعدادسنجی و جذب افراد دارای انگیزههای عالی، کمی تسامح گردد؛ حال آنکه این امر بسیار مضر است زیرا، تصورات فعلی درباره نیازها تا حدودی قابل خدشه است و چه بسا بتوان ادعا نمود هم اکنون نیز تعداد طلاب بیش از حد مطلوب رشد نموده است.
به علاوه مطابق قواعد عرضه و تقاضا و برخی ادله دیگر، کمتر بودن تعداد طلاب نسبت به درخواستها و نیازها، چه بسا بهتر از زیادتر شدن عرضه از تقاضا است؛ که مضرات و آفات بسیاری در پی آن رخ خواهد داد. بنابراین در افزودن به تعداد طلاب باید با دقت بیشتری اقدام کرد. قطعاً اگر جامعه احساس خلأ جدی در این امر داشته باشد، میتواند برای برخی کارکردهای روحانیت به سرعت نیروهایی را آماده سازد.
2. لزوم فعالیت روزافزون برای افزایش تعداد داوطلبین
هرچه داوطلبین ورود به حوزه بیشتر گردند، متصدیان امر دست بازتری در گزینش خواهند داشت و میتوانند بهترینها را انتخاب نمایند؛ بنابراین حتی اگر نسبت به آمار جذب فعلی رضایت وجود داشته باشد، باید مدام به فعالیتهای جذب و افزایش اشتیاق افراد جامعه برای ورود به حوزهها افزود.
استفاده از روشهای چهره به چهره برای این امر نیز باید در صدر فعالیتها قرار گیرد. ایجاد برنامههای توجیهی و تبلیغی در مدارس، کانونهای قرآنی و فرهنگی، پایگاههای بسیج، فعالیت ائمه جماعات برای شناسایی و دعوت به ورود در حوزه، دورههای آموزشی برای مربیان پروشی مدارس و … روشهای مناسبی هستند که در حال حاضر از آنها استفاده شایانی نمیشود. ساخت فیلمهای سینمایی فاخر و استفاده از ظرفیتهای رسانه ملی، فضای مجازی، مطبوعات، تهیه مستند و کلیپ از طلاب موفق و تبلیغات محیطی نیز کم و بیش مدنظر قرار گرفتهاند که باید بیشتر توسعه یابد.
البته یکی از شئون تأثیرگذار بر این امر، منزلت اجتماعی روحانیت هست که خود نیازمند برنامه مفصل و جامعی است؛ ازجمله آنکه کارکردهای جدید روحانیت و ضرورتهای حضور او در جامعه بیشتر تبیین گردد و نسبت به جذابیت آفرینی مادی برای ورود در حوزه ها باید بسیار محتاط بود.
3. آشنا نمودن هر چه بیشتر داوطلبین و جامعه با حقایق حوزه
یکی از دلایل اصلی ریزشهای حوزه، عدم شناخت کافی از حوزه و متفاوت دیدن آن نسبت به تصورات پیش از ورود به حوزه است؛ بنابراین باید جهت افزایش آشنایی داوطلبین با حقایق حوزه برنامههایی جدی از تهیه جزوه گرفته تا اردوهایی درون حوزه پیش از جذب و … مدنظر قرار داد. همچنین باید به تعادل بخشی عوامل احساسی و شناختی برای ورود به حوزه ها اقدام نمود و به آشنایی بیشتر خانوادهها و جامعه اهتمام ورزید.
ازجمله اقدامات و برنامههای مؤثری که در این خصوص اجرا شده است، طرح «راه خورشید» است که حاوی نکات مثبت و عناصر تحسین برانگیزی است، از جمله آنکه این طرح با تصدیگری مسئولان حوزوی بومی هر منطقه، سبب تحقق هر چه بیشتر جذب بومی خواهد شد و سایر نکات مثبت طرح نیز (نظیر مرحلهای بودن، سطح آشنایی با فعالیت در مدارس و نمایشگاه، تعلیم مبلغین مخصوص و …) با توجه به در دسترس بودن اصل آن، نیاز چندانی به بازگویی ندارد.
4. کاستن از تمرکزگرایی و تفویض بیشتر اختیارات به مسئولان بومی
تمرکزگرایی امروز حوزهها امر پر سابقهای نیست و اگرچه مزایا و نکات مثبتی دارد، اما آفاتی را نیز به دنبال خواهد داشت که برای کاستن از آن باید تمرکزگرایی را متعادل نمود. واگذار نمودن تعلیم و تربیت طلاب، برای رفع نیازهای تبلیغی هر منطقه، به حوزههای همان منطقه، تصمیم کارآمدی برای متعادل نمودن عرضه و تقاضا هست. کما اینکه برخی امور تعلیمی و پرورشی نیز باید متناسب با شرایط بومی و در اختیار مدیران حوزههای شهرستانها باشد و تقویت اساتید و مدیران حوزههای شهرستانها اقدام مؤثری است که مرکز مدیریت قم می تواند نسبت به آن وارد شود و چه بسا لازم باشد حوزه قم اولویت خود را در تربیت طلاب جهت نیازهای پژوهش دینی متمرکز نماید و امور تبلیغی را به شهرستانها واگذار نماید.
5. جذب طلاب در سنین پایینتر
طولانی بودن دوره آموزشی حوزه همزمان با درخواستهای اجتماعی زیاد برای جذب طلاب در نقشهای مختلف سبب می شود طلابی که در سن جوانی وارد حوزهها میگردند، دوره تمحض تحصیلی کوتاهی داشته باشند. همچنین سن ازدواج عموم طلاب در اوایل جوانی، خدشه دیگری برای تمحض بلندمدت تحصیلی است؛ بنابراین میتوان گفت رویکرد پذیرش طلاب از سنین پایینتر، دارای ارجحیت است.
6. افزایش هوشمندی گزینش داوطلبین
ارتقاء برنامههای گزینش در استعدادسنجی و کشف انگیزهها، مستلزم طراحی دقیقتر آزمونها و تخصص بالاتر مصاحبهگیرندگان است که باید نسبت به آن برنامههای کافی تدارک دید. با توجه به عدم اقبال نسبت به آزمون های کمیتگرا، رفتن در این مسیر چندان مقبول نیست خصوصاً اگر آزمونها با تمرکز بیشتر بر دروس گذشته و توجه کمتر به کشف نوع استعدادهای موردنیاز برای آینده طراحی شود. همچنین برای ارتقاء برنامههای جذب، برخی طرحهای پژوهشی مانند تحقیقات میدانی و منطقهای برای شناسایی موانع ورود به حوزه و بهرهگیری از تجارب مدارس دینی در کشورهای دیگر نیز باید در دستور کار قرار گیرند.
از دیگر الزامات این راهبرد کلان، برگزاری دورههای آموزشی و مهارتی برای افراد دخیل در امر آموزش، خصوصاً مصاحبهکنندگان است.
7. پذیرش سهل طیف گستردهتری از داوطلبین
انگیزههای ورود به حوزه میتواند طیف بسیار گستردهای را دربر گیرد. از کسب تواناییهای لازم برای رهبری جامعه مسلمین تا انگیزههای کاملا شخصی برای ارتقاء معرفت دینی خود یا قرار داشتن در بستری برای رشد اخلاق و معنویت که طبیعتاً نظام تعلیمی حوزه بیشتر برای بخش اول طراحی شده است؛ اما میتوان با تدارک دورههای کوتاه و سهل، انگیزههای انتهای طیف را به مقصود خود نائل آورد و با دورههایی کوتاهمدت، تشنگان را سیراب نمود.
8. جذب فعال داوطلبین حوزه
برنامه فعلی حوزه علمیه برای جذب داوطلبین، کیفیت مطلوبی ندارد و سیاست رایج در این زمینه، اطلاعرسانی برای ورود مشتاقان است؛ حال آنکه حوزه میتواند به صورت فعال نیروی انسانی موردنیاز خود را شناسایی کرده و به حوزه دعوت نماید. مساجد، پایگاه های بسیج، طرح حلقه صالحین، مدارس استعدادهای برتر، مدارس دارای برنامههای تربیتی دینی، هیئات مذهبی و … کانونهایی هستند که میتوان با اعزام مبلغین به آنها، استعدادهای مناسب را جذب حوزه نمود و با دعوت به چند روز حضور در فضای مدارس علمیه آنها را برای تصمیمگیری کمک نمود.