به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت، پنجمین نشست از سلسله نشست های روحانیت و جامعه با ارائه حجت الاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، حول موضوع طلبه تمدن گرا برگزار گردید. وی در این نشست ابراز داشت در خصوص طلبه تمدنگرا به گونه های مختلفی می توانیم گفت و گو کنیم و به یک معنا فکر کنیم و بیندیشیم.
حجت الاسلام بابایی در ادامه به تعاریف مختلف از طلبه تمدن گرا پرداخت و افزود: یکبار طلبه تمدن گرا را طلبه ای می دانیم که در مورد تمدن، آگاهی دارد و کتاب هایی در این خصوص مطالعه کرده است. گاهی هم منظور ما از طلبه تمدن گرا طلبه ای است که تمدنی می اندیشد و عمل و رفتار می کند.
بابایی به شاخصه های تمدن اشاره و بیان کرد: همیشه تمدن ها در تحولات اجتماعی معطوف به نیازهای اجتماعی بودند. در تمدن غرب این شاخصه ها معطوف به نیازهای غرب بعد از دوره رنسانس بوده است. اگر بخواهیم شاخصه ها را در جامعه شرقی و اسلامی و ایرانی تطبیق بدهیم باید نیم نگاهی به نیازهای خودمان داشته باشیم.
وی کلان نگری را به عنوان یک شاخصه تمدنی مهم برای طلاب ارزیابی و بیان کرد: این کلان نگری را به فضای حوزه نیز می توان تعمیم داد. کلان نگری اضلاع مختلفی دارد که ضلع اول آن «زمانی» است. یعنی اساسا ما در مطالعه حوزه و فرد طلبه، زمانی می توانیم تمدنی بیاندیشیم و تمدنی کنش کنیم که نسبت به زمان چه در گذشته که اسمش تاریخ باشد و چه در آینده که اسمش آینده نگری باشد، نگاهی جامع داشته باشیم تا در ایستگاهی که قرار گرفتیم و در آن نقطه ای که تامل می کنیم، بتوانیم برش تمدنی بزنیم و احیانا تحلیل تمدنی از آن ارائه دهیم.
حجت الاسلام بابایی افزود: ضلع دوم کلان نگری مکانی است. ما به عنوان طلبه و کسی که در حوزه تنفس می کنیم در نگاه کلان به مسئله های اسلامی آنجایی که مسئله های اسلامی و مسائل علوم انسانی را دنبال می کنیم باید گستره موضوع مورد مطالعه را در ورای سرزمین ها ببینیم.
وی گفت: ضلع سومی که بنظرم بحث مهمی است بحث کلان نگری محتوایی، یعنی شمولیت مفهومی و محتوایی است. یعنی یکبار موضوعی را به جهت زمانی در تاریخ و آینده دنبال می کنیم؛ یکبار هم بحث را به جهت مکانی دنبال می کنیم.
حجت الاسلام بابایی بیان کرد: ضلع چهارم کلان نگری در نیازهای انسانی است؛ یعنی شمولیت نیازهای انسانی. اساسا در نگرش اساتید جامعه شناس حاضر در این نشست با تحلیل تمدن، یکبار نگاه الهیاتی داریم و می گوییم تمدن، تحقق جامع جامعه است و یکبار با نگاه جامعه شناختی تحلیل تمدنی می کنیم.
وی مسئله ضلع پنجم کلان نگری را فرهنگی و انسانی ارزیابی کرد و گفت: اساسا اندیشه تمدنی زمانی اندیشه تمدنی است که تحدی پذیر و تسری پذیر است. فهم من از تحدی پذیری این است که زمانی می توانید از امام حسین(ع) اندیشه تمدنی یا از امام حسن(ع) و احسان و کرمش تأثیر تمدنی ارائه کنید که تفسیر شما برای دیگرانی که به شما ایمان و باور ندارند قابل فهم باشد.
حجت الاسلام بابایی عنوان کرد: ضلع ششم کلان نگری در هدف است. هر ضلعی برای خودش یک روش دارد. از آن طرف، لازم است مَصادر لازم هر کدام از این اضلاع را تأمین می کنیم تا به یک هدف کلان و شمولیت در اقدام برسیم.
وی ابراز کرد: در مرحله اول ما نباید ظرفیت های موجود در حوزه علمیه را به لحاظ تمدنی نادیده بگیریم. همین مراکز حوزوی مثل مرکز کامپیوتری نور را داریم و می توانیم در فضای بین الملل از آورده ها و محصولات آن استفاده کنیم و یا هشتاد هزار بانوی تحصیلکرده در حوزه های علمیه بخشی از شاخصه های تمدنی ما است.
بابایی ایرادات موجود در متون درسی را یادآور شد و گفت: یکی از مسائلی که ما پس از سال ها تحصیل در حوزه و تحصیلات آکادمیک با آن مواجه هستیم و برای ما دشوار است وضعیت متون درسی است. بنابراین لازم است برای تمدن گرا کردن طلاب در متون درسی مان دست ببریم.
وی در پایان بر اهمیت گفت و گوهای تمدنی در حوزه علمیه تأکید کرد و افزود: باید مناظره ها و گفت و گوی بین ادیانی و یا بین علمای اهل تسنن و تشیع با مرکزیت حوزه علمیه شکل بگیرد، همانطور که در گذشته شاهد ملاقات هِنری کُربن و علامه طباطبایی بودیم.
قابل ذکر است که محتوای تفصیلی این نشست به همت پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت در قالب کتابی با عنوان «مجموعه نشست های حوزه و جامعه؛ نشست پنجم» تدوین و چاپ شده است.